جامدادی

به دور از هیاهوی تکرار ها و قیل و قال های دنیای ماشینی با خود نجوا میکنم

جامدادی

به دور از هیاهوی تکرار ها و قیل و قال های دنیای ماشینی با خود نجوا میکنم

یادش بخیر

پاییزم اومد حالا دیگه زشت و زیبا, لطیف و خشن ,خواسته و ناخواسته باید عاشق شی چون پاییز ِ اصلا چرا به زور ِ باید متوسل شیم؟ بزار تو یکی از همین روزا توی یه غروب یه بارون بزنه بزار بوی خاک بارون خورده بره تو وجوت بزار صدای چند تا خش خش گوشاتو ققلک بده ...اون وقت خودت داوطلب میشی که هزار تا خاطره رو نبش ِ قبر کنی و سفر کنی به دیروزترین خاطره ی زندگیت

و فردا 1 مهر ِ مهری که عجیب به ترفند اسمش خودشو تو دل جا کرده, یاد روپوش سرمه ای, بوی نویی کیف و کفش , کتاب دفترا از ترس خواب موندن شبای 31 شهریور زود خوابیدنا , کلاس بندی ,معلم جدید,قهر و گریه واسه جدا شدن کلاس دوستا ......

چقد دلم تنگ شده واسه مدرسه بیشتر از همه دبیرستان.هیچی برام دبیرستان نمیشه . میدونی چیه دنیای نوجونا دنیایی واسه خودش همشون شاد و پر انرژی , همه کارای دنیا واسشون ممکنه و روحشون قد ِ یه دریاس ....قد دریاس چون توی لحظه زندگی میکنن ( کاری که خیلی وقته دیگه نمیتونم)

چقد دلم میخواس فردا میتونشتم صدای قرآن رو یه بار دیگه از بلند گوی مدرسه میشنیدم . چقد دلم میخواس فردا به دبیرستان بر میگشتم ....روپوش تنم میکردم می اومدم دنبالت که بریم مدرسه وبا بچه ها باز هر هر و کرکر را مینداختیم و آخر ِ ساعتم میگفتیم آخیش تلافی این سه ماه .

چقد واسه هم مرام میذاشتیم چقد جای هم غصه خوردیم چقد حسای پاک رو با هم شریک شدیم ... یادش بخیر نه؟

راستی یادته گفتی تا آخر دنیا ما با همیم؟ نه یادت نیس....راستی هنوز اون کفشای نارنجی رو داری؟ چقد به رنگش خندیدیم( اون موقع ها این رنگا رو نینی ها هم نمیپوشیدن )

راستی از آخرین باری که اومدم دنبالت با هم رفتیم بیرون چقد میگذره؟ ....راستی چقد دلم برات تنگ شده.....راستی هنوزم معتقدی که تا آخر نیا با همیم؟

(این مطلبو دیروز نوشته بودم ولی نمیدونم این بلاگ اسکای چش شده بود که زیر بار نرفت که نرفت امروز علی الطلوع اومدم گذاشتم در واقع تاریخش ۳۱ شهریور )

نظرات 2 + ارسال نظر
نوروز یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:58 ب.ظ http://ravanpezeshk51.blogsky.com

سلام
ممنونم از لطفی که کرده بودید
من معمولا زود به زود مطلب می‌نویسم
سعی می‌کنم خبرتون کنم
بازم ممنون.

نوروز چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:03 ب.ظ http://ravanpezeshk51.blogsky.com

سلام
با ۲ رباعی و یک شعر سپید به روزم
منتظرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد