جامدادی

به دور از هیاهوی تکرار ها و قیل و قال های دنیای ماشینی با خود نجوا میکنم

جامدادی

به دور از هیاهوی تکرار ها و قیل و قال های دنیای ماشینی با خود نجوا میکنم

پچ پچ؟

یه چیزایی شنیدم اومدین تو خیابون هی عیدت مبارک عیدت مبارک راه انداختین ما هم گفتیم بی خیال تو ذوقتون نزنیم هی دو لا شدیم که آقا قربون شما عید شمام مبارک نه دیگه نشد....اینجوری پیش بره کلامون میره تو هم ااااااا آخه بشر عید ِ که عید ِ تو رو سنه نه ؟چه عیدی چه آشی چه کشکی وسط مهر و آبان تو خیابون دولا شی تا سر زانو که عیدت مبارک فلانی؟به من چه به تو چه آخه حالا این دولا چار لا شدنا پیشکش دیگه این که میخوای بر داری و قبای اصالت ما رو به لقاح این جماعت پا پتی ببخشی چیه دیگه؟ آخه مگه پشت اون پست جات نمیگیره؟بشین خبرت یه دو سال بعد برو دنبال کارت که هم ما یه نفسی بکشیم هم اون اموات بیچارمون والا به خدا روزگاری داریماااااااااا

(حالا چون همیجوری فقط در حد پچ پچ بود یه اشاره ای کردم )

هیچی دیگه باز سرما خوردم آبدارررر حالا هم مامان گیر داده که آره بیا امشب برو مسجد با گریه زاری توبه کن و بشین مث بچه آدم نماز روزتو به جا بیار آره خب مامان راس میگه تازه من خودم خداوند سبحان رو بسیار دوس داشته و ارادت دارم خدمتشون اساسی ولی به جان خودم حسش نیس که نیس الان به خاطر سرما خوردگی دیگه حرفم نمیاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد