جامدادی

به دور از هیاهوی تکرار ها و قیل و قال های دنیای ماشینی با خود نجوا میکنم

جامدادی

به دور از هیاهوی تکرار ها و قیل و قال های دنیای ماشینی با خود نجوا میکنم

عجب

پس اینجوریاس دیگه میاین میخونین نظرم که ولش نه؟ عجب !

واقعا عالی و جالب.

 البته من توقعی ندارم روزنوشتامه نظرم ندادین، ندادین.  این چند روزه افسرده شده بودم و دسترسی به اینترنت هم نداشتم اینا شد که دیگه نه اپیدم 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
بابایی دوشنبه 16 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:38 ب.ظ http://9maho9roz.blogsky.com/

سلام... از اینکه برای کوچولوی ما پیغام گذاشتی ممنون... باز هم به ما سربزن و خوشحالمون کن... حالا کسی هم برات پیغام نذاشت دلخور نشو... تو ادامه بده... موفق باشی

راحیل سه‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:23 ب.ظ http://khazane-del.blogfa.com/

تیک تاک...
با نفسهایم ثانیه هایی را که میگذرند می شمارم
چه زود میروند...نفسهایم
زیبایی....
زندگانی ام زیباست ...زیباتر از ترنم باران
قشنگتر از افکاراتی که سالهاست در تنهایی ام به آنها فکر میکنم
افکار....
زندگی یعنی همه ی این فکرها
فکر ها یعنی رویای من
آرزو ی من
خواسته ی من

انتظار........
گاهی منتظر می مانم تا بدون کارت به ذهنم دعوت نامه ندهم
انتظار میکشم چون شیرین است ...انتظار در جایی که میدانم زیباست

فراموش نمیکنم....
فراموش نمیکنم رودی که صورتت در آن منعکس بود ....چشم هایت مدام محو میشد ....چرا که قطرات اشکانت تصویر آب را به هم میزد
چرا گریه میکردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آری نمیدانستم...
آری...نمی دانستم آن روز آخرین خاطره ام از عشق .؛تنها یک رود است که بی حضورت، تصویرت را به من نشان میدهد

آری قاصدکِ احساسم ِفوت شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد